Tuesday, January 26, 2010

خاطرات خنده دار از امام و انقلاب: آخوند و دزدی دیلدو

قسمت دوم:
آخوند و دزدی دیلدو
در روزهای اول انقلاب ملاها و مردم انقلابی تمام شهرها رو در اختیار گرفته بودند، در بسیاری از موارد گشت های انقلابی فقط به پاسدارانی که ملا همراه آنها بود اجازه ی عبور می دادند. یکی از این ملایان که سالها آدم حساب نمی شده و حالا واسه خودش رئیس شده بود مال خطه ی سرسبز مازندران بود. این آخوند مکار پس از فرو پاشی رژیم به کاخ اشرف خواهر شاه رفته بود و کنترل اونجا رو به دست گرفته بود. پاسدارها هم به حساب ملا بودنش کاری باهاش نداشتند و طرف هر غلطی دلش می خواست می کرد. کار به جایی رسیده بود که در بهبهه و درگیری های اول انقلاب طرف با همون لباس آخوندیش روی ننو(تاب) اشرف تو حیاط کاخ دراز می کشیده و تاب میخورده، بعد از چند روز آخوندک به فکر دزدی از قصر میوفته و شروع می کنه به دله دزدی، معلوم نیست چقدر موفق به این کار شد و چیا دزدید؟ اما یک روز که پاسدارها موقع خروجش از کاخ بهش مشکوک شدند به بازرسی بدنی وی پرداختند و چیز جالبی دستگیرشون شد. آخوندک تو وسایل شخصی اشرف رو گشته بودو یه دیلدو(آلت مصنوعی) پیدا کرده بود. ظاهرا شکل ظاهری دیلدو به نظر آخوندک جلب اومده و تصمیم به دزدیدن اون گرفته، دیلدو رو زیر عباش پنهون کرده بود که پاسدارها گیرش انداختند. البته بعد از این ماجرا باز هم کاری به کارش نداشتن و اونجاها پرسه میزد.اما سوال اینجاست که پاسدارها بعد از پس گرفتن دیلدو، با دیلدو چه کار کردند؟ ثانیا آخوند متدین این دیلدو رو واسه چی می خواست؟

1 comment:

  1. اين آقا همان شيخ جعفر شجوني، مدافع ا.ن. و جديدا مشايي است كه توسط امام از سياست بيرون شد ولي پس از شروع حكومت دزدان در سال 84 مجددا براي حماسه سازي به كار بازگشت!!!

    ReplyDelete